کوچ اجباری از زرین آباد به آبدانان یا بقول بزرگان سال فشار:
کوچ اجباری از زرین آباد به آبدانان یا بقول بزرگان سال فشار:
تا قبل از سال 1308 هجری خورشیدی واليان پشتكوه مناطق جنوبي آبدانان را به سه ايل سگوند، بيرانوند، و دریكوند واگذار مي-كردند. اين سه ايل فصل پاييز و زمستان را در آن منطقه ميگذارند و بابت استفاده از مراتع آن جا سالانه مالیات و پيشكشي هاي معيني به والي ميپرداختند.قسمت غربي آبدانان از شمال به كبير كوه، از جنوب به دينار كوه، ازشرق به گردنه ي شتر مل و ديارگاه سركوهه و از غرب به انتهاي اراضي سادات و ابتداي اراضي زرگوش منتهي مي شد.اين قسمت توسط ميرهاي دریكوند و طايفه ي زيني وند اجاره ميشد و بابت آن سالانه 22 خروار برنج به والي مي¬پرداختند. هم چنين در اين منطقه تعدادي از طوايف بومي پشتكوه ساكن بودند كه عبارتند از: كايد خرده، مال ملايي، گلال زيري، سادات سيد صلاح الدين، سلیورزي قسمت گرمسيري آبدانان كه شامل سياگو، سراب نقل، آب انار، سيكل، هليوه، كوشك، طاق اكبر، دمشاه و اراضي منتهي به رود كرخه ميشد، توسط ايل بيرانوند اجاره ميشد. آنها حق زراعت، بهرهبرداري و ايجاد بنا در آن اراضي نداشتند و تنها براي چراي دامهايشان فصل پاييز و زمستان را در آن مناطق ميگذارندند و بابت آن سالانه 20 تا 25 قاطر به والی ميدادن.اراضي جنوبي رودخانهي سياگو و مناطق جونسار، پنج برار، كلات مورموري، چم شالان و دشت عباس تا اراضي منتهي به رود كرخه، در دست ايل سگوند بود و بابت استفاده از مراتع آن مناطق، سالانه 20 تا 23 قاطر به والي ميپرداختند.رضاشاه از سال 1302 ش سپهبد امير احمدي را مأمور را سركوبي ايلات لرستان كرد. وي از اين سال تا سال 1308 ش ايلات متمرد را سركوب و در لرستان و ديگر مناطق اسكان داد. تنها طوايفي از ايل بيرانوند از جنگ شورش عليه قواي حكومت مركزي دست برنداشته بودند. در طول جنگ و گريز طوايف ياغي لرستان با قواي حكومت مركزي هرگاه طوايف ياغي شكست ميخوردند به كبير كوه عقبنشيني ميكردند و در آن كوه پناه ميگرفتند و به قول سرتيب علي اكبر درخشاني: "كبيره كوه جايي بود كه در نتيجهي سالها تعاقب ستونهاي متعدد نظامي، سركشان لرستان آن جا را آخرين مأمن و پناهگاه خود انتخاب كرده بودند و محلي بود كه نخبه ي اشرار لرستان را كه از چنگ سپهبد امير احمدي فرار كرده بودند، در قلب خود جاي داده بود. امیر احمدی فرماندهی لشکر غرب به منظور سرکوب اشرار پناه گرفته در کبیر کوه، شهر کنونی آبدانان را به عنوان مقر فرماندهی کبیر کوه قرار داد و پادگانی نظامی در آن مستقر نمود.نظامیان حکومت مرکزی به خاطر عواملی چون بدی آب و هوا و ناآشنایی با موقعیت جغرافیایی منطقه قادر به بیرون راندن اشرار از شکافهای کبیر کوه نبودند، لذا امیر احمدی برای مقابله با آنها از ایل کرد کمک گرفت. تفنگچیان و سواران ایل کرده به ریاست توشمال حیات قلی خان و توشمال کریم خان قوای دولت را در بیرون راندن اشرار بیرانوند از کبیر کوه یاری دادند.در سال 1308 ش با بیرون راندن اشرار بیراندند از کبیر کوه و اسکان میرها در سیمره و سگوندها در لرستان و خوزستان، مناطقی وسیعی از آبدانان خالی از سکنه باقی ماند. ابتدا سرتیپ کوپال حاکم نظامی پشتکوه سعی کرد که به کمک کنسول ایران در عراق مهاجرین پشتکوهی مقیم عراق را تشویق به بازگشت و اسکان در آن منطقه نماید، ولی در این کار توفیقی نیافت.سپهبد امیر احمدی که از نبودن سکنه در آبدانان واهمه داشت و این احتمال وجود داشت که بازبیرانوندهابه آن منطقه باز گردند و موجب درد سر برای دولت شوند، طی حکمی منطقهی آبدانان را به شمال حیات قلی خان واگذار کرد و از او خواست تا طوایفی از ایل کرد را در آن منطقه اسکان دهد. امیر احمدی با این اقدام تنها از خدمات نظامی ایل کرد قدردانی کرد بلکه راهی مطوئن برای مقابله با اشرا بیرانوند اتخاذ نمود.توشمالان ایل کرد قسمتی از آن ایل را که تقریباً یک سوم جمعیت آن ایل بود، از منطقه ی زرین آباد و مناطق شمالی آبدانان و دهلران کوچاندند و در جنوب آبدانان اسکان دادند. ساکنان محلی به این کوچ اجباری سال 1308 ش، سال فشار میگویند.تفنگچیان سرکاری ایل کرد بعد از رفتن والی به عراق به خدمت حاکمان نظامی پشتکوه در آمدند و در تمام جنگهای قوای امنیت در مناطق جنوبی پشتکوه بدون همکاری ایل کرد امکان پذیر نبود.
به طور کلی اتخاذ سیاستهای درست و واقع بینانه توشمالان ایل کرد در همکاری با قوای دولتی به سود منافع جمعی ایل کرد و کاید خرده منتهی شد.
علاوه بر ایل کرد قسمتی از طایفه ی علی شروان از منطقهی چنار باشی بدره کوچ داده شدند و در روستاهای آب انار و سراب نقل اسکان یافتند طایفهی سرگردان جودکی در روستای وچکبود اقامت گزیدند و مالک زمین شدند. قسمتی از طایفهی زینیوند هم چنان در آبدانان باقی ماندند و در کنار ایل کرد به زندگی خود ادامه داند. تعدادی خانوار از ایل زنگنه که قشلاق را در مناطق گرمسیری آبدانان میگذارندند، در سال 1319 ش به علت افزیش جمعیت و کمبود چراگاه از مراجعت به مناطق ییلاقی خود ر کرمانشاه خودداری کردند و در روستاهای سرپله و سیاگو ماندگار شدند.پس از اسکان یافتن طوایف ایل کرد و دیگر طوایف در جلگه ی آبدانان و جنوب کبیر کوه، کدخدایان دوست مراد و امان الله از سران ایل بیرانوند معروفترین افراد یاغی بودند که اشراری را که هنوز دستگیر یا تسلیم نشده بودند دور خود جمع نمودند و شکافهای سخت کبیر کوه را پناهگاه خود قرار دادند و به زد و خورد با قوای دولتی پرداختند. آنها نه تنها باعث ناامنی در پشتکوه و لرستان شده بودند بلکه راه خرم آباد به خوزستان را ناامن کرده و عملاً بسته بودند.
رضاشاه که از ریز وقایع لرستان مطلع بود، در ملاقات با سرتیپ علی اکبر درخشانی میگوید: "من تعجب میکنم که چرا این اشرار قلع و قمع نمیشوند و اساساً تصور میکنم درعدم قلع قمع نمودن این اشرار غرضهای خاصی در بین است که منافع بعضی را تأمین میکند. برای من قضیه ی کبیر کوه مسئلهی لاینحل شده. به نظر کبیر کوه مانند قلعهای میآید که پشت درب آن را سنگچینی کردهاند که از داخل این قلعه کسی را خبرنباشند." رضاشاه سپس در حالی که با مشت گره کرده دست راست بلند میکند، خطاب به سرتیپ درخشانی میگوید: "من شما را مأمور میکنم بروید این قلعه را بگشائید و به این آبروریزی و خرج تراشی و اردوکشی خاتمه دهید."
سر تیپ دعلی اکبر درخشانی در تاریخ 31/3/1309 ش به عنوان"فرماندار نظامی کبیر کوه و آبدانان" به جای سرتیپ محمد علی بهزادی منصوب شد و در تاریخ 11/4/1309 ش از طریق لرستان وارد آبدانان شد. وی در ورود به آن جا از سوی "عده-ی زیادی از توشمالان و کدخدایان طوایف کرد و سادات و تمام تفنگچیان سرکاری" مورد استقبال قرار گرفت. سرتیپ درخشانی بعد از ناامید شدن از کمک سرتیپ ابوالحسن پورزند حاکم نظامی پشتکوه که در حسین آباد (ایلام) مستقر بود، با کمک تفنگچیان و سواران ایل کرد به ریاست توشمال حیات قلی خان توشمال کریم خان در تاریخ 22/4/1309 ش شروع به بیرون راندن یاغیان بیرانوند از کبیر کوه نمود و در مدت ده روز آنها را از شکافهای سخت کبیر بیرون کرد و به طرف لرستان متواری ساخت. درخشانی در مورد علت به کارگیری طوایف پشتکوه در جنگ با اشرار مینویسد: "به واسطهی آن که سختی گرما و بدی هوا و ضعیت محل به قوای نظامی فرصت عملیات قلع و قمع اشرار را نمیداد {لذا} بایستی با کمک طوایف پشتکوه اقدام به این امر میشد".سرتیپ درخشانی پس از آن که موفق به سرکوب و بیرون کردن کدخادایان دوست مراد و امانالله از کوههای کبیر کوه شده شد و حکومت سراسر پشتکوه منصوب گردید. تا قبل از وی به خاطر مسائل امنیتی، پشتکوه و کبیر کوه به صورت جداگانه توسط دو سرتیپی اداره میشدند.درخشانی با منصوب نمودن "یک نفر سرهنگ به حکومت نظامی کبیر کوه" در تاریخ 22/5/13 به حسین آباد مرکز پشتکوه رفت. وی تا سال 1315 ش به مدت شش سال حاکم پشتکوه بود.
آبدانان در سال 1316 ش به صورت یک بخش از شهر ایلام درآمد و ستوان یکم جهانگیری اولین بخشدار آن جا بود. در سال 1320 ش توشمال حیات قلی خان مراد خانی به عنوان بخشدار آبدانان و توشمال کریم خان به عنوان رئیس انتظامات آبدانان منصوب شدند و تا سال 1325 ش انجام وظیفه نمودند
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 9 آبان 1395برچسب:
,
توسط علی پورمند